92. از یه جا...
شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۸، ۱۰:۳۱ ب.ظ
از یه جایی به بعد دیگه در مورد هیچ چیز نظر نمیدی و هیچ کس هم نیست که نظرت رو بشنوه...
آدم ها برای اثبات وفاداری پشت سرت حالت رو می پرسند و یادشون میره تو در واقع به آغوششون نیاز داری!
از یه جا به بعد محبت ها غیر قابل باور و خیانت ها غیر قابل انکاره!
از یه جا به بعد اینقدر همه چیز رو توی خودت می ریزی که پاهات خسته میشن و دیگه نمی تونی تند راه بری، که نفس نفس بزنی و اونقدر اخم کنی که سردرد بگیری...
از یه جا به بعد همه چیز میمیره :)
۹۸/۱۲/۰۳