سرزمین تینا

.::چند خط افسانه::.

سرزمین تینا

.::چند خط افسانه::.

سرزمین تینا

«مادرم می گفت وقتی شب بشه و هوا تاریک، افسانه ها بیدار میشن...!»

خوب... اینجا همیشه شبه :)

آخرین نظرات

یک نیمه ی لجباز دارم

پنجشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۰۳ ب.ظ


یک نیمه ی لجباز دارم که خیلی از مواقع اذیتم می کند. مخصوصا مواقع سفر.... وقتی همه آماده ی رفتن می شوند لج می کند و پا بر زمین می کوبد. اول آرام می پرسد: "حتما باید برویم؟" یا "الان هوا هنوز گرم است. نمی شود نرویم؟" 

وقتی می بیند فایده ای ندارد جدی تر می گوید "خیلی خسته ام. خانه را ترجیح می دهم." و در آخر جیغ و داد و پا کوبیدن راه می اندازد که "خودتان بروید. من هیچ جا نمی آیم" 

از آنجا که آخرش مجبور است برود، در طول سفر کمی بغ می کند تا زمانی که زیر زبانش مزه کند و با خود بگوید. "بد هم نیست! چه هوایی... چه آبی... چه درخت هایی... عجب منظره ی خوش عکسی...! "

اما وای به روزهایی که بقیه آماده ی برگشت شوند. می گوید "نرویم. اینجا را دوست دارم. همینجا بمانیم. وسط جنگل... کنار جوی آب... روی پله های آب انبار و قنات... در خانه ی مردم... نرویم... نرویم..." که باز هم کسی گوشش بدهکار نیست. بیچاره تمام راه برگشت را با اینکه می خندد عذاب می کشد و بواخود می گوید " زندگی عجیب و غریب شده! چرا ثباتش را از دست داده؟ من میخواهم همینجا بشینم و دیگر تکان نخورم" و عاقبت هم همان جا می نشیند. از ماشین پیاده می شود و کنار جاده می ماند. دو پاره ام می کند. ماشین ما می رود و او می ماند. گاهی حتی بر می گردد و نگاه های غمگین به مکان هایی پشت سرش می اندازد که ترکشان کرده است. اما نای تنهایی گردش کردن را هم ندارد. غمگین در کنار جاده راه می افتاد تا از سر ناچاری به خانه بیاید. با رد شدن هر ماشین دلش کنده می شود و پا به زمین می کوبد تا کم کم افتان و خیزان به شهر برسد. حالا هم آمده و به من پیوسته اما طفلکی هنوز دلش در جاده است و حتی قبل از آن... گاهی دوباره می گوید "کاش نمی رفتیم سفر" و من سعی می کنم سرگرمش کنم و به کارهایی که لذت بخش است مشغولش کنم. اما هنوز هم گاهی می رود یه گوشه چشم هایش را می بندد و فکر می کند در ماشین در حال حرکت در جاده است. در خیال خودش کنج ماشین در جاده می تازد و با همین رویا چشم می بندد...


منصوره.S

۹۵/۰۷/۰۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی