سرزمین تینا

.::چند خط افسانه::.

سرزمین تینا

.::چند خط افسانه::.

سرزمین تینا

«مادرم می گفت وقتی شب بشه و هوا تاریک، افسانه ها بیدار میشن...!»

خوب... اینجا همیشه شبه :)

آخرین نظرات

نظرات منتظر تایید + شوریدگی

پنجشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۵ ب.ظ


من بیشتر از چند ماهه که 4 تا نظر منتظر تایید دارم و نمیدونم باید چی کارشون کنم. و درست همین لحظه که شروع به نوشتن این پست کردم دیدم این احساس رو به صاحباشونم دارم. نمیدونم باید این نظراتو حذف کنم یا تاییدشون کنم. از تاییدشون می ترسم و نمیدونم از چی می ترسم. از دوباره خوندنشون عصبانی میشم. از حذفشون حس بدی بهم دست میده. و تمام اینا راجع به شخصی که نظر گذاشته هم صدق میکنه. از برخورد دوباره باهاش عصبانی میشم. از تاییدش می ترسم و از حذفش حس بدی بهم دست میده.... اسمش "سردرگمی" و "آشفتگی" و یه پست هم دارم که دوست دارم مثل همون با کسی که بهش مربوطه رفتار کنم (تو پست بعدی که رمزدار خواهد بود راجع به اون پست توضیح میدم) 

اما جدا از ااین حرف ها... "شوریدگی" هست. با این کیبورد افتضاح مدام "شودیدگی" نوشته میشه و مجبورم اصلاحش کنم! شوریده شدم که با جسارت میگم "نمیره بیرون!" 


#به_خودم_میخندم

#یه_ صدایی_ میاد_ و_ من_ از_ عمیق_ ترین_ جای_ قلبم_ آرزو_ میکنم_ کاش_ رعد_ و_ برق_ باشه

#تو_هوای_آفتابی!

#اعترافش_ برای_ طبع_ ناسیونالیسمیم_ سخته_ اما_ کاش_ یکم_ شمال_ بودم_ یا_ شمالی

#بارون!

۹۵/۰۷/۰۱
Its Mans

شوریدگی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی