سرزمین تینا

.::چند خط افسانه::.

سرزمین تینا

.::چند خط افسانه::.

سرزمین تینا

«مادرم می گفت وقتی شب بشه و هوا تاریک، افسانه ها بیدار میشن...!»

خوب... اینجا همیشه شبه :)

آخرین نظرات

83. درد

پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۷، ۰۸:۴۹ ب.ظ

همیشه فکر می کردم دردهای روحی بدتر از دردهای جسمیه چون التیامش خیلی سخت تره و دیرتر فراموش میشه!

اما امروز که رفتم دکتر، فقط خدا خدا می کردم بهم بگه دردهای اخیرم تموم میشه. وقتی گفت هیچ مشکلی نداری، کاملا بغض کرده بودم. بهش گفتم پس چرا اینقدر درد دارم؟ چیکار کنم باهاش؟

گفت واکنش بدنته!

برای اولین بار دلم می خواست مریض باشم تا لااقل یه درمانی براش باشه. اما وقتی علتی نباشه، معلولی هم نیست. در نتیجه راهکاری هم براش نیست.

باید با بدنی که سر لج افتاده، چیکار کنم؟ چطور به بقیه حالی کنم که این یه درد عادی نیست؟ کی هست که بتونه بفهمه منی که صدام از درد در نمیومد تا دکتر نرم، الان فقط گریه می کنم میگم تو رو خدا منو ببرید دکتر! فقط دعا می کنم این دفعه هم از زیر این درد، جون سالم به در ببرم.

اونوقت بهم میگن این ها واکنش طبیعی بدنته... کجاش طبیعیه؟ باور نمی کنم بدنم بتونه باهام اینقدر مشکل داشته باشه!

۹۷/۱۲/۲۳
Its Mans

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی